-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1391 02:09
آخرین باری که خندیدم قشنگ یادمه هرهرهر با دنیا دوتایی به ریش خودم خندیدیم که خر شدم و فکر کردم زندگی خیلی قشنگه....!!!!!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1391 03:28
خیلی روز پیش به دوستی گفتم انسان مسئول سرنوشت خود است. معتاد، خیابانی، روسپی، عمله و کارتن خواب هر چه کرده اند، خود کرده اند. هیچ کس مقصر زندگی آنها نیست جز خود. اگر افسرده باشی، اگر دیوانه باشی، اگر ولگرد باشی خود کرده ای. در این دنیا همه چیز ثابت است. اگر روزی من از این دنیا کم شوم، به اندازه ی سر سوزنی از این جهان...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 11 فروردینماه سال 1391 20:06
خداحافظ گوشی قطع پشتش سیگار صدای ضبط زیاد ریپیت صدای داریوش ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تو را ... با اسیر غم خود رحم چرا نیست تو را پشتش سیگار روی تخت گریه کنار هر عکس مشترک پشتش سیگار نگاه به ساعت دقیقه به ثانیه پشتش سیگار خیره بر گوشی چشم انتظار پشتش سیگار سال ها بدون تــــــــو...!!!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 1 فروردینماه سال 1391 00:38
الان درست 2 سال و 4 روزه که ندیدمش
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 اسفندماه سال 1390 20:40
ای بابا بازم نشستیم پای بساط مشروب خوری نفر اول: پیک اول اومد بالا گفت سلامتیه... تو اومدی توی فکرم، نشنیدم سلامتی چی بود گفتیم نوش رفتیم بالا... نفر دوم: پیک دوم بازم سلامتیه..... من هنوز تو فکرت بودم نفهمیدم بازم سلامتیش چی بود نـــــــــوش و رفتیم بالا... پیک سوم... پیک چهارم... پیک پنجم... هنوزم هیچی نمیگم فقط گوش...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 13 اسفندماه سال 1390 15:57
شب های تلخی بود همه چی واسم شده بود یه علامت سوال ... همه و همه رو سر کار میزاشتم تا روزی که به سرم زد برگردم به سالهای قبلم رفتم محلشون جرات نداشتم قدم بردارم همون جا یه نفرو سوار کردم چند وقتی مهمون خونم بود خیلی چیزا گیرم اومد آخراش بوسیدمشو فرستادمش سفر.... دیگه هیچی واسه از دست دادن نداشتم .... هیچی از من نمونده...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 اسفندماه سال 1390 21:27
ولش کردم،ولم کرد،همدیگرو ول کردیم.. ولی دیگه داغون نیستم،انیبار من بردم،دیگه مهم نیست چیکارا براش کردم،چقدر دوستش داشتم،غم دوریش خرابم کرده،هیچی نیست برام،دیگه نمیزارم فکرم خراب بشه با خاطراتش،وقتی اینطوری شد فهمیدم چقدر وقیحه؛فهمیدم لیاقت هیچیو نداشت الانم بخواد برگرده من نیستم.. چقدر خوبه تا وقتی با یکی هستی بتونی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 6 اسفندماه سال 1390 00:51
هوس تن دا غش دیووونه ام کرد اما باز پوچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ به هیچی ختم میشه همه چی, باید که برید
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 بهمنماه سال 1390 22:53
قشنگه ته سیگارائی که فقط خودم معنیشو میفهمم،آهنگی که نمیدونم چند بار تکرار شده،پاکتای خالی......
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 بهمنماه سال 1390 12:45
خیلی وقت بود با سیگارم انقدر حال نکرده بودم. مزه تلخ نیکوتین برام لذت بخش شده بود. حرکتشو تو خونم حس میکردم. با طمع تلخ سیگار در خاطراتم فرو رفتم. یاد اون روزایی که دود میکردیم. یاد روزای گذشته. هنوزم اون صدا می پرسید کجا رفتی. ولی من دیگه اونجا نبودم ...... همون حس خفگی تو خواب اومد سراغم. نمیدونم شاید دوباره مردم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 دیماه سال 1390 00:51
از وقتی رفتش خونم ارومه دلم میگیره از این سکوت تلخ میرم تو کوچه خیابونا میچرخم به یه دختره نگاه میکنم میخندم میخنده گول میخوره همه چی به یه خنده تموم نمیشه میاد تو تو بغلمه...... رفتنیه میره بازم سکوت و دود سیگار و ویسکی تلخ
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 دیماه سال 1390 23:37
وقتای کودکی اون روزا که بچه بودیم زندگی خیلی سفید بود. همه چی روشن بود. واضح بود، و چون همه چی تازه گی داشت اینجوری بود. وقت نوجونی یه وقتایی یه حسایی میومد که زندگی سیاه میشد. یه وقتایی که همیشه نبود ولی بود. دفتر زندگی اگه 10 تا روی سیاه داشت عوضش 100 تا روی سفید داشت. یا طرف بی محلی میکرد، یا پول نمیدادن بری بگردی،...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 دیماه سال 1390 00:55
هوای دور و برم بوی لاش مرده های حیوون های دورمو گرفته دلم میخواد همه چی خواب باشه انگار که اسمون فرو ریخته و من دیگه نیستم..... طعم گس خیانت و بوی دود و بوی تندی عرق و پیک های پشت سر هم بوی تعفن میدن همه بوی گند میدن
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 تیرماه سال 1390 02:53
ای کاش میدونستی,حرف های عاشقونه بازیچه نیست,من با اون حرف ها زندگی میکردم,موندم بعد از رفتنت من به چی هنوز وفادار موندم؟,داره کم کم یه عمر میشه زندگی با خیال تو ,بعضی وقت ها به من فکر کن,من همونم که اگه یه ساعت ازم بی خبر بودی اسمون رو به زمین میدوختی,انگار دوختن رو فراموش کردی
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 14 تیرماه سال 1390 23:44
دلم برایت تنگ مثل همیشه بود,هست
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 فروردینماه سال 1390 23:35
لعنت به روز های با هم نبودن و روز های با همه بودن
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 11:57
الان درست 1 سال و 2 روزه که ندیدمش کاش این زندگی کوفتی تموم بشه
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 شهریورماه سال 1389 22:41
همه میرن ادم از خودش بدش میاد
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 اسفندماه سال 1387 22:23
خیلی خوشحالم که امسال هم میتونم عید رو بهتون تبریک بگم عید همگیتون مبارک سال خوبی داشته باشین
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 دیماه سال 1387 21:19
با یه شکلات شروع شد من یه شکلات گذاشتم تو دستش اونم یه شکلات گذاشت تو دسته من من بچه بودم اونم بچه بود سرمو بالا کردم سرشو بالا کرد گفت که منو میشناسه خندیدم گفت دوستیم؟ گفتم دوسته دوست گفت تا کجا؟ گفتم دوستی که تا نداره گفت تا مرگ خندیدمو گفتم : من که گفتم تا نداره گفت باشه تا پس از مرگ گفتم نه نه نه نه تا نداره گفت...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 آذرماه سال 1387 20:18
رقّت انگیز ترین شعرای عاشقونه اونایین که عاشق بدبخت داره معشوقشو تهدید میکنه که "یه روز نوبت ناز کردن و طاقچه بالا گذاشتن منم میرسه...اون روز منم اذیتت میکنم انتقام این همه آزارو میگیرم ازت!" حقیقت اینه: سگی که پارس میکنه، گاز نمیگیره
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1387 23:48
دوست ندارم خنده باشی رو لبام جایی بگیری دوست دارم کنارم باشی تا که من لبهای زیبایت را ببوسم دوست ندارم عشق باشی در قلبه من جایی بگیری دوست دارم جون من باشی که من بی تو بمیرم دوست ندارم شمع باشی به یاد من بسوزی دوست دارم که مهتاب شب نازم تو باشی دوست ندارم اشک باشی و ز چشمانم بریزی دوست دارم تا که بارون باشی و من یه...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 مهرماه سال 1387 22:00
تورا گم کرده ام امروز ، وحالا لحظه های من گرفتار سکوتی سرد و سنگینند و چشمانم که تا دیروز به عشقت میدرخشیدند نمیدانی چه غمگینند چراغ روشن شب بود برایم چشمهای تو نمیدانم چه خواهد شد . پر از دلشوره ام ، بی تاب و دلگیرم ، کجا ماندی که من بی تو هزاران بار در هر لحظه میمیرم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 16 شهریورماه سال 1387 22:23
یه روز سر بچگی ازش پرسیدم آدم چیه؟؟ گفت خفه شو تو هم جنس اونایی یه مشت کثافت دروغگو که فقط بلدن خیانت کنن از آدما بدم اومد حالا خیلی وقته آدم نیستم هر غلطی هم باشه کردم اما خوشحالم یه کثافت دروغگو نیستم که فقط بلد باشم خیانت کنم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 مردادماه سال 1387 03:15
زنان هرگز دو مرد زندگیشان را از یاد نمی برند ! اولین مردی که عاشقش می شوند ، و نخستین مردی که در آغوشش می خوابند !! نخستین عشق را با افسوس ، نفرت ، یا اشک به یاد می آورند و اولین عشق بازی را با حسرت ، لذت و لبخند!... و بیچاره زنی که اشک و لبخندش به یاد ِ یک مرد باشد
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 تیرماه سال 1387 15:50
وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد . به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد . آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:"متشکرم". میخوام...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1387 20:57
می خواستم زندگی کنم، راهم را بستند ستایش کردم، گفتند خرافات است عاشق شدم، گفتند دروغ است گریستم، گفتند بهانه است خندیدم، گفتند دیوانه است دنیا را نگه دارید، می خواهم پیاده شوم ! دکتر علی شریعتی
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1387 21:11
زندگی به من هم درسهای بزرگی داد که آنان که بیشتر می نالند ....کمتر درد میکشند. آنان که بیشتر می بالند.... کمتر می دانند. آنان که بیشتر خواهند... کمتر می دهند.آنان که بیشتر بیان می کنند... کمتر عمل میکنند. آنان که بیشتر از عشق دم می زنند....کمتر از آن بهره برده اند. برای باور کردن افراد....هرگز به حرفها تکیه...
-
توپکده
چهارشنبه 14 فروردینماه سال 1387 15:02
وبسایت جدید توپکده اماده شد از لینک زیر میتونید وارد بشید http://www.topkade.com
-
عید
جمعه 2 فروردینماه سال 1387 00:31
سلام دوستان جدا چه قدر زود میگذره انگار همین دیروز بود که به فکرم زد یه وبلاگ داشته باشم الان ارشیو رو که میبینم حدود ۵ سال گذشت ۵ سال بزرگتر شدم ۵ سال تجربه هام تو زندگی بیشتر شد تو این ۵ سال دوستای زیادی رو بدست اوردمو خیلی ها رو از دست دادم امروز تولدم بود ۱ فروردین تا به خودم اومدم دیدم منم ۱ سال بزرگتر شدم همراه...