ای بابا بازم نشستیم پای بساط مشروب خوری
نفر اول: پیک اول اومد بالا گفت سلامتیه... تو اومدی توی فکرم، نشنیدم سلامتی چی بود گفتیم نوش رفتیم بالا...
نفر دوم: پیک دوم بازم سلامتیه..... من هنوز تو فکرت بودم نفهمیدم بازم سلامتیش چی بود نـــــــــوش و رفتیم بالا...
پیک سوم...
پیک چهارم...
پیک پنجم...
هنوزم هیچی نمیگم فقط گوش میدم به صحبتهای جمع
پیک ششم...
پیک هفتم: نذاشتم کسی بگه سلامتی گفتم پیک آخرمه دیگه نمیتونم.
این یکی و بخوریم سلامتیه... یه هــــــی از ته دلم میگم و بعد هم، بیخیال فقط سلامتیش که..

شب های تلخی بود همه چی واسم شده بود یه علامت سوال ...

همه و همه رو سر کار میزاشتم تا روزی که به سرم زد برگردم به سالهای قبلم

رفتم محلشون

جرات نداشتم قدم بردارم

همون جا یه نفرو سوار کردم

چند وقتی مهمون خونم بود

خیلی چیزا گیرم اومد

آخراش بوسیدمشو فرستادمش سفر....

دیگه هیچی واسه از دست دادن نداشتم ....

هیچی از من نمونده اما دلم براش سوخت ...........

ولش کردم،ولم کرد،همدیگرو ول کردیم..
ولی دیگه داغون نیستم،انیبار من بردم،دیگه مهم نیست چیکارا براش کردم،چقدر دوستش داشتم،غم دوریش خرابم کرده،هیچی نیست برام،دیگه نمیزارم فکرم خراب بشه با خاطراتش،وقتی اینطوری شد فهمیدم چقدر وقیحه؛فهمیدم لیاقت هیچیو نداشت الانم بخواد برگرده من نیستم..

چقدر خوبه تا وقتی با یکی هستی بتونی بهش محبت کنی ولی موقعی که اوضاع خراب شد و طرف شخصیتشو نشون داد بتونی راحت ولش کنی..

روزی که یکی کارشو باهاش کرد و پاشید تو صورتش و ولش کرد یاد من میفته که همه کار براش کردم و چیزی ازش نخواستم.

 هوس تن دا غش دیووونه ام کرد

اما باز پوچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ

به هیچی ختم میشه همه چی, باید که برید