این سالها همیشه کسی سراغ تورا ازمن می گرفت. تو نشانی من بودی ومن نشانی تو. رابطه از سنگ تا ستاره یکی است دستی به ستاره وپا یی در سنگ
-----------

مریم

عشق ممنوع :چقدر سخته وقتی تو زندان عاشقی گرفتار شدی و ازت پرسیدن جرمت چیه؟؟؟ بگی : عشق ... چقدر سخته وقتی که کادو تولدت که همیشه کلی واست عزیزه بی وفایی باشه ... چقدر سخته وقتی کسی که دلت رو اسیر کرده جواب نگاه عاشقانه تو رو نده ... چقدر سخته وقتی عاشق کسی باشی که از عشق چیزی نمی دونه ... ولی سخت تر از همه اینه که تو جاده های عاشقی به تابلوی عبور ممنوع بخوری به همون تابلویی که هزاران قلب عاشق رو پشت خودش نگه داشته ... عشق ممنوع

----------

مریم

دیوانه با چوب کبریت می خواست دریا را آتش بزند ... چوب کبریت سوخت ... دریا خندید ... دیوانه رفت ... فردا با لیوانی پر از آب رو به سوی خورشید ...

-------------

مریم