با یه شکلات شروع شد 

 من یه شکلات گذاشتم تو دستش 

 اونم یه شکلات گذاشت تو دسته من 

 من بچه بودم اونم بچه بود 

 سرمو بالا کردم سرشو بالا کرد 

 گفت که منو میشناسه 

 خندیدم گفت دوستیم؟ گفتم دوسته دوست 

 گفت تا کجا؟ گفتم دوستی که تا نداره 

 گفت تا مرگ خندیدمو گفتم : من که گفتم تا نداره 

 گفت باشه تا پس از مرگ گفتم نه نه نه نه  تا نداره 

 گفت قبول . تا اونجا که همه دوباره زنده میشن  یعنی زندگی پس از مرگ 

 بازم با هم دوستیم تا بهشت تا جهنم تا هر جا که باشه منو تو با هم دوستیم 

 خندیدمو گفتم تو  تا هر کجا که دلت میخواد یه تا براش بزار  

 اصلا یه تا بکش از سر این دنیا تا اون دنیا اما من اصلا براش تا نمیزارم 

 نگام کرد نگاش کردم  باور نمیکرد میدونستم اون میخواست حتما دوستی ما تا داشته باشه  

 دوستیه بدون تا رو نمیفهمید