اره این منم بغض درشت غمم داره میترکه همینه دلیل نوشتنم

بالاخره باید میرفتم خب این بوده قسمت  دلخوری میدونم این بوده حکمت

اینجوری برمو بکنم از همه دلو  سخته نمیتونم بشنوم از همه که تو

چشات بارونیه ناراحتی با غم من  یه روز بر میگردم اینو بدون مادر من

که من چه باشم چه نباشم به یاد شما  هستمو همیشه من نگران حال شما

دل تنگه واسه همه واسه همه شما  اینو بدونید که واسه همه شما

میگم از ته دلم تا روزی که زنده ام  همتونو دوست دارم و باسه شما باس برم

میگم تو حرف اخر واسه رفقای خودم  به امیر و  کاوه و پری گلم

که هر جا باشم و به یادتون  میگذره روز و شبم و خدا نگهدارتون

پیش من نیستی ولی من هنوزم به یادتم   توی رویای شبم عاشقونه دنبالتم

پرده فاصله رو کشیدی رو نگاه من   من که به یادتم پس تو چرا نیستی یاد من

برگرد عزیزم پیشم تو بشنو این صدای من   بیا بازم عاشقونه اسممو صدا بزن

تو فریاد نگاهم شنیدی سکوتمو   رو قله عشقت چه اسون دیدی سقوطمو

سایه ای که روی اشکهای من نشست بی پایان   هنوزم خیسه جای رد پامون زیر باران

باران غم بود و خون بود تو نگاه من   بیا نرو و بمون روح نشه جدا ز تن

تنه خسته من اغوش گرم تو رو میخواد  چشم بسته من خاطراتتو داره به یاد

اگه بخوای میمیرم وقتی تو نباشی  اگه نخوای من میرم حتی ستاره شی

پری نگاهمن عاشقتم با مهر خون   حتی اگه من مردم هیچ وقت نرو با من بمون

باید فراموشت کنم چندیست تمرین می کنم ...من می توانم می شود آرام تلقین می کنم ... با عکسهای دیگری تا صبح صحبت می کنم... با آن اتاق خویش را بیهوده تزئین می کنم ...سخت است اما می شود در نقش یک عاقل روم... شب نه دعایت می کنم نه صبح نفرین می کنم ...حالم نه اصلا خوب نیست تا بعد بهتر می شوم... فکری برای این دل تنهای غمگین می کنم

یادمه میگفتن با نوشتن نون شب نمیتونی بخوری

نمیدونن حکایت این از نون شب برام مهمتره

وقتی خودت میدونی غیر تو هیچکی نمیتونه جلوتو بگیره

اگه منتظری کسی برات درو باز کنه ادم الافی

اولش سخت بود مثل شب بود خفه و نئشه از دود تشنه پول از این نوشته تا بعدی معیوب

جاده معلوم ذهنم تو نوشتن از بقیه سر بود صدام بم بود زیر فشار زخم زبون مردم کمرم خم بود

غریبه همیشه رفیق و هم خون قدم به قدم جلو پام سنگ بود

ولی هنوز مجنون اندوه شب پر ستاره روح من کو؟ پس روح من کو