هروقت که دل کسی را شکستید روی دیوار میخی بکوب تا ببینی که چقدر دل شکستی
هروقت که دلشان را بدست آوردی میخی را از روی دیوار بکن تا ببینی که چقدر دل بدست آوردی

اما چه فایده که جای میخ ها بر روی دیوار می ماند

K.M.7.I.N

معتقدم که هدف وسیله رو توجیه میکنه
و با بال شیطان نیز میتوان به بهشت رفت
 براین اساس به تمام اهدافی که دارم میرسم
چیزهای زیادی برای خواستن هست که طمع انسان اجازه بروز آنرو نمیده
معتقدم که عربها موجودات کثیفی هستند. خریتشان را با بلندی ریش می سنجند. وقتی هم فکر می کنند آسمون پاره شده و فقط دختر ایرونی افتاده پایین میفهمی که شعور جنسی هم ندارند

برگرفته از ارشیو وبلاگ برای یاداوری!

سلام به همه سال خوبی رو داشته باشید و هر جا که هستید خوش و خرم باشید

علی یارتون

از زمانی که متولد شدم به من یاد دادن کسی رو دوست نداشته باشم یا دلم برای کسی نسوزه اگه کسی جلوم گریه کرد بهش خندیدم اگه جلوم پر پر شد و کمک میخواست فقط نگاهش کنم قانون من همین بود نباید دلت برای کسی بسوزه ولی الان گذشت زمان انسانها رو تغییر میده شاید ۵ سال پیش کسی جلوم گریه میکرد بهش میخندیدم ولی الان خودم دارم گریه میکنم به خاطر زندگی که از دست دادم به خاطر موقعیت هایی که میتونستم استفاده کنم ولی با خنده ازش رد شدم به خاطر عشقی که بهش پشت کردم و چند تا چیز دیگه ولی یه نصیحت از طرف من داشته باش انسانیت رو از دست نده چون اخرش همین برات میمونه

علی یارتون

حق نگهدارتون

همه ی بی بی ها روزی نی نی هایی بودند که گذشت زمان به تدریج نقطه های آن ها را جا به جا کرد

مریم

زمانی که از مادر متولد شدم صدایی در گوشم طنین انداخت که میگفت: تا آخر عمر با تو هستم.از او پرسیدم تو کی هستی جواب داد: من غم هستم و من آن لحظه گمان کردم غم عروسکی است که ما با آن سرگرم می شویم ولی اکنون که مفهوما را در زندگی انسانها می توان درک کرد ،فهمیدم که ما عروسکی هستیم بازیچه غم

 

kv 7 ib

شاگردی از استادش پرسید:" عشق چیست؟
استاد در جواب گفت: " به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی! "
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: "چه آوردی؟ "
و شاگرد با حسرت جواب داد: " هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم ."
استاد گفت: " عشق یعنی همین! "

شاگرد پرسید: " پس ازدواج چیست؟ "
استاد به سخن آمد که : " به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! "
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسید که شاگرد چه شد و او در جواب گفت: " به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم."
استاد باز گفت: " ازدواج هم یعنی همین!!

 

K.M 7 I.N


چیز را فراموش نکن : یاد خدا و یاد مرگ .

دو چیز را فراموش کن : بدی دیگران در حق تو و خوبی تو در حق دیگران .

چهار چیز را نگه دار : گرسنگیت را سر سفره دیگران ۲ زبانت را در جمع ۳دلت را سر نماز و چشمت را در خانه دوست

 

مریم

مدت ها زمان میبره تا بفهمی یکی رو دوست داری و همین زمان باعث میشه تا زودتر از اونچه که فکر میکنی از دستش بدی اگه احساس کردی که واقعا یکی رو دوست داری بهش بگو (چه پسر و چه دختر) نشین به امید اینده غرورتو بزار کنار همین غرورت باعث میشه تا تو زندگی به هیچ چیزی نرسی

من بیشتر عمرم رو اینجا  گذروندم و سعی کردم فراموش کنم چطوری اومدم اینجا وقتی که بچه هستی چیزهایی رو که بزرگترها بهت میگن باور میکنی که به کجا برسی به دروغ , فریب من بالاخره فهمیدم x-boy یه لکه ننگه ننگی که هیچ وقت پاک نمیشه مثل جای سوختگی که تا ابد میمونه