یک قطره اش گوشه چشمات نشسته بود.... بهت گفتم : این چیه؟روت بر گردوندی و گفتی هیچی. گفتم:خودم دیدم که گریه کردی.گفتی:نه.این اشک نیست. گفتم اگه اشک نیست پس چیه؟ گفتی این عشقه. گفتم عشق چیه؟ خیلی مهربون شده بودی.نگاه ?ردی توی چشمام! گفتی:عشق یعنی خاطره. گفتم:خا طره چیه؟ گفتی یعنی خاطره اولین بار که دیدمت. یادت هست؟ گفتم :عشق حقیقی که یک لحظه نیست.خا طره اولین دیدار یک لحظه بود و تموم شد. گفتی :دیدی اشتباه کردی! عشق یعنی تکرار خاطره

 

پریسا

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:33 ق.ظ http://anooshka.blogsky.com

شاید این را شنیده ای که زنان
در دل اری و نه به لب دارند
ضعف خود را عیان نمیسازند
راز دارو خموش و مکارند
آه من هم زنم
زنی که دلش در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال ....
(فروغ فرخزاد)
من اپ کردم و منتظر حضور سبز تو ...

یه عاشق دیگه جمعه 3 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:46 ب.ظ

با نوشته هات قلبم رو آتیش زدی و اشک به چشمام آوردی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد