از وقتی رفتش خونم ارومه
دلم میگیره از این سکوت تلخ
میرم تو کوچه خیابونا میچرخم
به یه دختره نگاه میکنم میخندم
میخنده
گول میخوره
همه چی به یه خنده تموم نمیشه
میاد تو
تو بغلمه......
رفتنیه
میره
بازم سکوت و دود سیگار و ویسکی تلخ

وقتای کودکی اون روزا که بچه بودیم زندگی خیلی سفید بود. همه چی روشن بود. واضح بود، و چون همه چی تازه گی داشت اینجوری بود. وقت نوجونی یه وقتایی یه حسایی میومد که زندگی سیاه میشد. یه وقتایی که همیشه نبود ولی بود. دفتر زندگی اگه 10 تا روی سیاه داشت عوضش 100 تا روی سفید داشت. یا طرف بی محلی میکرد، یا پول نمیدادن بری بگردی، یا کارنامه ها نزدیک بود، خلاصه هروقت اوضاع بر وقف مراد نبود زندگی سیاه بود. آره اگه طرف یه لبخند میزد، پول جور میشد بری بگردی، یا کارنامه ت خوب بود، همه چی سفید میشد. انقدر سفید میشد که تو چشم میزد.
خلاصه از وقتی یادمه همینجوری بود. اگه سیاهی بود سفیدی هم بود. اگه بدحالی بود خوشحالی هم بود. ولی خوب الان یه روزایی اومده که دیگه سفیدیه نیست یا سیاهی هست یا بیرنگی، یا بدحالی هست یا بی حالی...
اگه پول داشته باشی بری شمال، اگه طرف بیاد بشینه رو پات دیگه اون سفیدیه نیست باهاش. آدما بزرگ که میشن شکل همه چی عوض میشه. یادش بخیر یه روزی با یه آبنبات چوبی میرفتیم فضا

هوای دور و برم بوی لاش مرده های حیوون های دورمو گرفته دلم میخواد همه چی خواب باشه انگار که اسمون فرو ریخته و من دیگه نیستم.....

طعم گس خیانت و بوی دود و بوی تندی عرق و پیک های پشت سر  هم بوی تعفن میدن همه بوی گند میدن

ای کاش میدونستی,حرف های عاشقونه بازیچه نیست,من با اون حرف ها زندگی میکردم,موندم بعد از رفتنت من به چی هنوز وفادار موندم؟,داره کم کم یه عمر میشه زندگی با خیال تو ,بعضی وقت ها به من فکر کن,من همونم که اگه یه ساعت ازم بی خبر بودی اسمون رو به زمین میدوختی,انگار دوختن رو فراموش کردی

دلم برایت تنگ مثل همیشه بود,هست

لعنت به روز های با هم نبودن و روز های با همه بودن

الان درست 1 سال و 2 روزه که ندیدمش

کاش این زندگی کوفتی تموم بشه

همه میرن ادم از خودش بدش میاد

خیلی خوشحالم که امسال هم میتونم عید رو بهتون تبریک بگم 

عید همگیتون مبارک 

سال خوبی داشته باشین

 با یه شکلات شروع شد 

 من یه شکلات گذاشتم تو دستش 

 اونم یه شکلات گذاشت تو دسته من 

 من بچه بودم اونم بچه بود 

 سرمو بالا کردم سرشو بالا کرد 

 گفت که منو میشناسه 

 خندیدم گفت دوستیم؟ گفتم دوسته دوست 

 گفت تا کجا؟ گفتم دوستی که تا نداره 

 گفت تا مرگ خندیدمو گفتم : من که گفتم تا نداره 

 گفت باشه تا پس از مرگ گفتم نه نه نه نه  تا نداره 

 گفت قبول . تا اونجا که همه دوباره زنده میشن  یعنی زندگی پس از مرگ 

 بازم با هم دوستیم تا بهشت تا جهنم تا هر جا که باشه منو تو با هم دوستیم 

 خندیدمو گفتم تو  تا هر کجا که دلت میخواد یه تا براش بزار  

 اصلا یه تا بکش از سر این دنیا تا اون دنیا اما من اصلا براش تا نمیزارم 

 نگام کرد نگاش کردم  باور نمیکرد میدونستم اون میخواست حتما دوستی ما تا داشته باشه  

 دوستیه بدون تا رو نمیفهمید