هیچ تجربه ای مثل الانم متفاوت نیست. من عاشق تفاوتم. نمیگم آسونه… اما تجربه کردن هرچیزی تو دنیا ارزش داره… هر چیزی.

فاصله دیدن بین زندگی متفاوت دیروز و زندگی تکراری امروزم یه چیزی رو توی دلم تکون می ده. 2 سال که میگذره  آدم یاد می گیره بیخیال باشه. بیخیال خیلی چیزا… یاد گرفتم به خاطره فکر نکنم. خواب نبینم تا دلم برای چیزی تنگ نشه.

فقط دیشب یه بار خواب دیدم. خواب عزیزترین کسم. می خندید. نگران بودم. بهش گفتم بهم خیانت کردی؟ خندید گفت نه فقط موهام سفید شده. روسریش و زد کنار و موهای سفیدش و دیدم. تو خواب خوشحال بودم به خاطر جوابش. وقتی بیدار شدم خیس عرق مثل همیشه …. موهاش سفید شده.

دلم برات تنگ شده … سخته… می دونم که هیچ وقت جز خواب نمی تونم …


دلم نمی خواد این حس و داشته باشم وقتی یه لیتر... دستم باشه و نصف شب تو تنهایی به این جمله ها فکر می کنم…


نظرات 1 + ارسال نظر
خانومی یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:55 ب.ظ http://brilliantbutterflyi.blogfa.com/

انقدر بی قراری و دلتنگی نکن ، منم حستو درک میکنم اما این راهش نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد